جایزه ای که در شان جمالزاده نیست
یکیدو سالی است که سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان «در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی و جایگاه اصفهان در ادبیات داستان نویسی، در بخشهای داستان کوتاه و زندگینگارهنویسی (ناداستان) و بخش ویژه زندگی...
یکیدو سالی است که سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان «در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی و جایگاه اصفهان در ادبیات داستان نویسی، در بخشهای داستان کوتاه و زندگینگارهنویسی (ناداستان) و بخش ویژه زندگی...
ابرهای کوچک همین طور به آسمان نگاه می کردیم و چشم می گرداندیم تا باز یکی دیگر پیدا شود. بهاری بود که تهران را بسته بودند به موشک. همه ریخته بودند کرج. در کوچه...
گردنـة آوج راستی چقدر جالبه. پدرت رو هم چند وقت پیش دیدم. چی کار می کنه؟ می دونی؟ ازش خبر نداری؟ چیه؟ چیزی شده؟ یکی دو ماه پیش بود که داشتم می رفتم همدان....
دو پیکر آنها را مي بيني؛ دو پيكر هستند؛ مردي و زني؛ از جنس شيشه، در كنار هم، بر بالاي رديف شيشه خور ديوار كه در زير نور به هزار رنگ درمي آيند؛ زن،...