نویسنده باید در روزمرگی های زندگی دنبال فرصت باشد
نویسنده باید در روزمرگی های زندگی دنبال فرصت باشد
گپ و گفتی دوستانه با امیررضا بیگدلی
روزنامه مردم نو، دوشنبه هشتم دی ماه 1393 ، صحرا رضایی
سوال: اولین چیزی که نوشتید چه بوده است؟ به یاد می آورید؟
جواب: به طور حتم اولين چيزي كه نوشتم مشق هاي مدرسه بوده است. اما اگر منظورتان از چيز، نوشته هاي ادبي است بايد بگويم اولين مطلبي كه نوشتم يك سفرنامه شخصي بود. و اولين نوشته داستاني ام يك داستان كوتاه به نام «آبيهاي ساده» كه هنوز هم كه هنوزه به عنوان يك پيش نويس در كتابخانهام نگهداري مي شود.
سوال: چه چیزی الهام بخش داستانهای شماست؟
جواب: همين اتفاقات و موضوعهاي ريز و درشت دور يا نزديكي كه دور و برم هست دستمايه ساخت داستانهايم بوده است. همين اتفاقات ساده.
سوال: چه پیشنهادی برای کسانی دارید که نوشتن را دوست دارند و علاقمند به نویسندگی هستند؟
جواب: خوب نگاه كنند، زياد بخوانند و با دقت بنويسند و منتظر هيچ اتفاقي نباشند. اگر نوشتن را دوست دارند بنويسند وگرنه بايد حسرت بخورند
سوال: بین کتابهایی که خواندید کدام موثر تر بوده و کدام کتاب ها را بیشتر دوست داشتید ؟
جواب: نمي توانم كتاب خاصي را نام ببرم. همه كتابهايي كه خوانده ام در تكوين شخصيت من نقش داشته اند كه تبعا تاثير خود را روي كار نويسندگي من هم گذاشته اند.
سوال: چه طور به فکر افتادید و تصمیم گرفتید که بنویسید ؟
جواب: هميشه دوست داشتم بنويسم. براي همين يك روز فكر كرد مي توانم يك سفرنامه بنويسم و شروع كردم به نوشتنش. اما بعد از آن لابه لاي داستانهايي كه مي خواندم احساس كردم من هم مي توانم مثل انها بنويسم و براي همين شروع كردم به نوشتن و كم كم پيش رفتم و با اشنايي با اصول و فنون داستان نويسي تلاش كردم داستانهايي را بنويسم كه مطلعق به خودم هستند و هنوز هم دارم اين كار را مي كنم.
سوال: شما درنوشته های خود بیشتر از چه سبک نوشتن استفاده می کنید ؟
جواب: من واقع گرا هستم، سر راست و راحت هم مي نويسم. سعي مي كنم خواننده در ابتدا از خواندن داستان لذت ببرد و اگر بيشتر خواست در زير اين سطرهاي ساده به نكاتي توجه مي كنم كه از مسائل و موضوعات انساني ست. هر داستان هم سبك و سياق خودش را دارد.
سوال: شغل شما چیست آیا فقط می نویسید یا مشغولیت دیگری هم دارید ؟
جواب: نه يك فرد پروژه اي هستم كه در حوزه هاي مختلف صنعت كار كرده ام و در حال حاضر نيز عضو تيم مديريت پروژه هستم
سوال: ملاک شما برای انتخاب سوژه ها برای نوشتن چیست و این سوژه ها را در کجاها می یابید ؟
جواب: همان طور كه قبلا اشاره كردم سوژه ها را از دور و بر خودم پيدا مي كنم. و ملاكم اين است از چه سوژه هايي مي توانم داستانهاي جذابي بسازم. همين
سوال: تا به امروز چند کتاب منتشر کرده اید و آخرین کارتان کدام است ؟
جواب: من تا به حال سه مجموعه داستان چاپ كردهام كه به ترتيب عبارتند از : چند عكس كنار اسكله در سال 78 نشر ماريه، آن مرد در باران آمد در سال 82 نشر قصه، آدمها و دودكشها در سال 93 نشر ثالث، چهارمين مجموعه داستانم به نام «اگر جنگي هم نباشد» يك سال است كه براي چاپ آماده است و در حال مذاكره با ناشران هستم. همچنين گزيده داستاني هم به نام «باز هم پيش من بياييد» كه منتخبي از سه كتاب قبلي ست به تازگي توسط نشر افكار منتشره شده است
سوال: به نظر میرسد حتی نوشتن یک کتاب خوب هم برای خوانندگان کار سختی باشد شما چطور نوشتن را چگونه می بینید ؟
جواب: نوشتن يك نامه نه چندان خوب هم سخت است. هم براي ما و هم براي كتابخوانها. حالا چه برسد به كتاب. من مطمئن هستم نوشتن به لحاظ جميع جوانب سخت ترين كار دنياست و اگر نياز باشد مي توانم حرفم را بيشتر توضيح بدهم.
سوال: از بین نویسندگان جوان در حوزه شما کتاب های چه کسانی را می خوانید و به آنها علاقه دارید؟
جواب: به كس خاصي علاقه ندارم ولي سعي مي كنم تا جايي كه مي توانم از كتابهاي جديد كه به بازار مي آيد بهرهمند شوم.
سوال: شما چه اندازه مطالعه می کنید تا به امروز چند کتاب خوانده اید ویا بعد از چند سال کتاب خواندن نویسنده شدید؟
جواب: هر چه بيشتر پيش مي رويم كمتر مي خوانيم. متاسفانه. كتاب هم زياد خوانده ام تعدادش را نمي تونم بگويم. ولي ارتباطي بين مدت سال كتابخواني و نويسنده شدن نمي بينم.
سوال: شما به عنوان نویسنده تا چه میزان به نظر مخاطب اهمیت می دهد و و دیدگاه خوانندگان چه مقدار برای شما مهم است ؟
جواب: من وقتي داستان مي نويسم فقط به داستان قكر مي كنم. اما وقتي داستانم مورد نقد قرار مي گيرد و كسي نظري دربارهاش دارد آن را گوش مي دهم. بعد براي خودم سبك سنگينش مي كنم و اگر تشخيص بدهم برايم مفيد است در نوشتههايم از ان بهره مي برم.
سوال: چه موانع و مشکلاتی بر سر راه شما به عنوان یک نویسنده در مرحله نوشتن و یا بعد از آن در مراحل چاپ کتاب وجود دارد ؟
جواب: در مرحله نوشتن فقط مساله اين است كه زمان و آرامش لازم را براي اين كار داشته باشي. بيشتر مشكلات كه غالبا هم لاينحل باقي مي مانند از زماني ست كه كار نوشتن تمام شده است و نويسنده تقريبا ديگر كاري ندارد. اين مشكلات ديگران است كه سر راه چاپ و پخش كتاب قرار دارد. از گرفتن مجوز كتاب شروع مي شود تا به چاپ و پخش و خريد برسد.
سوال: آیا شما به عنوان نویسنده تا به امروز به آنچه که در نظرتان بوده ویا هدف اصلی شما بوده خود دست یافته اید؟
جواب: نه. ولي با توجه به شرايط جاري جامعه و عدم توجه خانواده ها به مطالعه كاري هم نمي شود كرد.
سوال: وضعیت کنونی نویسندگی و ونویسندگان درکشوررا چگونه ارزیابی می کنید ؟
جواب: چندان تعريفي ندارد.
سوال: حمایت مسولان از نویسندگان چگونه است ؟
جواب: بسيار بد و تا حدي مانع كار. از مسئولات انتظار حمايت نيست. همين كه مانع نشود برايمان زياد هم هست.
سوال: چه موانع و مشکلاتی را درطول نوشتن کتاب هایتان و یا بعد ها در چاپ کتاب با آن روبرو بوده اید ؟
جواب: موانع نوشتن را كه بالا تر گفتم عدم تمكين مالي نويسنده حرفهاي نبودن كار نويسندگي در اينجا. اما بعد از آن برمي گردد به بازار خراب كتاب، قراردادهاي يك طرفه ناشران، اخذ مجوز از ارشاد، پخش و توزيع نامناسب و تبليغات نامناسب، عدم وجود نقد و نظرهاي حرفه اي، عدم وجود نهادهاي صنفي در اين حوزه و همچنين عدم تمايل مردم به كتابخواني.
سوال: چه کتاب هایی برای کودکان خوب است و به درد آنها می خورد ؟
جواب: در كل ذات بشر و فطرت او با هنرهاي هفتگانه بيشتر سازگاري دارد. اگر قرار نيست به دنبال مطالعه در حوزه خاصي باشيم به صورت عمومي خواند كتابهاي شعر و داستان و گوش دادن به موسيقي متناسب سن و سال مفيدترين نوع مطالعه خواهد بود.
سوال: در وضعیت فعلی یک نویسنده تا چه اندازه می تواند به چاپ کتاب و انتشار آن به عنوان منبعی برای کسب در آمد تکیه داشته باشد ؟
جواب: هيچ
سوال: کتاب خوب به نظر شما چه کتابی است؟
جواب: مطمعنا منظور شما در كتابهاي هنري ست. به نظر من كتاب خوب در وحله اول كتابي ست كه خواندن آن لذتبخش بوده و احساس خوبي به شما بدهد. سپس اينكه كتاب بتواند تاثير بگذارد و آخر اينكه بتواند انديشه شما را پرورش بدهد.
سوال: بعد از اینکه احساس کردید می توانید بنویسید مسیر زندگی تان به کجا هدایت شد ؟
جواب: همان مسير قبلي را پيش رفتم اما همواره احساس كردم كه بايد فرصت كافي براي نوشتن داشته باشم . يعني از روزهايي كه شروع كردم به نوشتن اين نوشتن بود كه به زندگي من معنا مي داد. اما ناگذير بوده و هستم كه در همان مسيري كه ديگران براي زندگي كردن پيش مي روند من هم پيش بروم.
سوال: رمز موفقت شما چه بوده است؟
جواب: سختكوشي، صبر و حوصله و دوري از هياهو.
سوال: محور نوشته های شما به کدام گروه سنی اختصاص دارد و چرا این گروه را برگزیدید ؟
جواب: بزرگسالان. دليل خاصي ندارد. شايد براي اينكه گروههاي سني دور از خودم براي من جذابيتي ايجاد نكردند و يا اينكه من در دغدغه هاي خودم و آنها وجه اشتراكي نيافتم.
سوال: موضوع اصلی نوشته های شما چیست ؟
جواب: انسان شهر نشين امروزي و وسوسههايش
سوال: چقدر خود را به بچه ها نزدیک احساس می کنید؟
جواب: در عالم واقعيت رابطه خوبي با بچه ها دارم. هر چه كوچكتر باشند اين رابطه قوي تر است
سوال: چه زمانی احساس می کنید که می خواهید کتاب جدیدی بنویسید آیا این نوشته ها به شما الهام می شود؟
جواب: هر وقت فرصت پيدا كنم مي نويسم. من حتي داخل اتوبوس شهري هم داستان نوشتهام. وقتي فكر كنم ميتوانم چيزي بنويسم مي نويسم. چيزي به من الهام نمي شود من خودم دنبال كشف لحظات هستم.
سوال: در کدام فصل ها بیشترین کتابها را نوشته اید و آن فصل برای شما الهام بخش بوده است؟
جواب: من خودم بچه تابستان هستم اما پائيز را از همه فصل ها بيشتر دوست دارم. اما نوشتن من بيشتر از فصل ها به تعطيلات ربط دارد و زمان براي انجام دادن و فكر كردن به آن.
سوال: نوشته های شما تا چه اندازه در زندگی شخصی شما موثر بوده است ؟
جواب: زندگي شخصي من در نوشته هاي تاثير داشته آن هم تا حدي كه خود نوشته يا داستان به آن اجازه داده اما برعكس فكر كنم تاثيري داشته باشد
سوال: قالب کارهایتان نسبت به گذشته چه اندازه تغییر یافته است ؟
جواب: هيچ. همان داستان كوتاه اجتماعي ست با يك طنز پنهان در گستره داستان . داستانها يك سري استانداردهاي داستان نويسي را بايد رعايت كنند و در قالبي مختص همان داستان خود را نشان دهند.
سوال: در کدام لحظه ها بوده که شادی و غم را احساس کردید؟
جواب: طبيعي ست در لحظه هاي غمگين زندگي احساس غم كرده ام و در لحظات شاد زندگي احساس شادي. مثل خود شما.
سوال: کدام آرزو از دنیای کودکی تان در نوشته های شما رنگ تکرار به خود گرفته است ؟
جواب: شكل و سطح و كيفيت زندگي واقعيام كه هم اكنو ن نيز وجود دارد.
سوال: رنگ زندگی تان چیست ؟
جواب: فكر مي كنم آبي
سوال: اگر دوباره متولد شوید آیا باز هم خواهید نوشت؟
جواب: فكر نكنم بار ديگر متولد شوم. اما اگر متولد هم نشوم باز هم خواهد نوشت. چون اين معناي زندگي ام است. من نمي تونم كه ننويسم
سوال: برای ارتقای سطح داستان نویسی در زنجان چه کار باید کرد؟
جواب: داستان نويس ها و علاقه مندان به اين كار همان طور كه بالا گفتم خوب نگاه كنند، زياد بخوانند و با دقت بنويسند و مسئولان مديران هيچ كاري نكنند. فقط اجازه بدهند نويسندگان از امكانات اين كشور كه در واقع متعلق به خودشان است استفاده كنند. يعني مانع از حق بحقشان نشوند.
سوال: از داستان نویسان مشهور ایران وجهان چه کسی را بیش از همه قبول دارید ؟
جواب: بيشتر از اينكه بخواهم نام كسي را ببرم بايد نام داستانها را برم چون تمام داستانهاي يك نويسنده كه نمي تواند داستانهاي خوب و آموزش دهند باشد. با اين حال اينجا هم نمي خواهم نام داستاني را ببرم. من از تمام نوشته هاي خوب و بد كه تابه حال خوانده ام براي نوشتن كمك گرفتهام.
سوال: ازنویسندگان و شعرای زنجان با آثار کدامیک آشنا هستید ؟محبوبترین نویسنده شما کیست ؟
جواب: من از نويسندگان اهل زنجاك كسي را نمي شناسم. اما شاعر بزرگ زنجاني حسين منزوي كه البته هم ايراني ست و هم جهاني.
سوال: به نظر شما چرا دیگر داستان نویسانی چون جمالزاده ،هدایت ،سیمین دانشور و جلال آل احمد متولد نمی شوند ؟
جواب: بخاطر اينكه آدم ها يك بار متولد مي شوند. اما ما داستان نويساني داريم كه از آنهايي كه نام برديد هم بهتر مينويسند اما چون متعلق به زمان حاضر هستند شما آنها را نمي شناسيد.
سوال: دوست دارید تا چه زمانی بنویسید ؟
جواب: تا وقتي كه بتوانم داستانهاي خوبي بنويسم.